فوتبالیستِ فقیر را عشق است!
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۴۱۷۱۱
عصر ایران؛ جمشید گیل - يكی از كليشههای رايج جهان فوتبال، به ويژه در كشورهای جهان سوم، رسيدن جوانی فقير و بدبخت به قلۀ شهرت و ثروت از طريق درخشش در بازی فوتبال است. البته اين كليشه واقعيت دارد. پله و مارادونا چنين مسيری را طي كرده بودند؛ بنابراین عجیب نیست كه بخواهيم فوتبال را پل خوشبختی و ثروت و شهرت و هزارويك برخورداری اخلاقی و غيراخلاقی ديگر قلمداد كنيم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما همۀ بزرگان فوتبال هم در دوران كودكی و نوجوانی فقير و بيچاره نبودهاند. ميشل پلاتينی و ليونل مسی و روبرتو باجو و ديويد بكام و بسياری ديگر، سطح زندگی خانوادهشان به لحاظ مالی، متوسط يا بالاتر از متوسط بوده است. پس چرا ما با كليشۀ "ستارۀ برآمده از فقر و نكبت" بيشتر خوشيم؟ شايد چون چنين سير و صعودی جذابيت دراماتيك بيشتری دارد. ويالي و لنتيني در فوتبال ايتاليا، جوانان مرفهی بودند اما جذابيت دراماتيكشان كمتر از گتوسو و ماتراتزی بود.
همچنين، اينكه بسياری از ستارههای فوتبال برزيل در دهههای 1950 تا 1990، فرزندان فقر و محروميت بودند، عامل مهم ديگری در علاقۀ ما به "ستارۀ سابقا فقير" است. مثلا بارها دیدهایم در گفتوگوهاي تلویزیونی با ستارههای فوتبال ایران، بر اين نكته تاكيد زيادی میشود كه «تو چقدر سختی كشيدی و از كجا به اينجا رسيدهای!» وقتی به كسی ميگوييم از كجا به اينجا رسيدهاي، كاملا روشن است كه داريم به او میگوييم از باتلاق نكبت به دريای ثروت و خوشبختی رسيدهای!
در اثر چنين رویکرد و روحيهای، چيزی به نام "فضيلت فقر" در فضای فوتبال ما ايجاد شده است؛ بدين معنا كه يك بازيكن محبوب و موفق بهتر است يك دورۀ فقر و نداری هم در زندگیاش باشد تا كارنامۀ رشدش چنان باشد كه بايد.
البته چنین فرهنگی فقط در فوتبال ایران وجود ندارد. در کشتی و دیگر ورزشها هم چنین فرهنگی حاکم است ولی چون فوتبالیستها بیشتری پارو میکنند، این فرهنگ در فوتبال نمود بیشتری دارد.
همچنین باید گفت که در سایر کشورهای دنیا هم کم و بیش چنین وضعی حاکم است. گیرم نه به شدت ایران. ولی به هر حال وقتی یک ستاره از دوران فقر و بدبختی خودش حرف میزند، در واقع پادزهری برای حسادت مردم ارائه میکند. یعنی به مردم، بویژه به طرفدارانش، میگوید فقط امروز من را نبینید بلکه من قبلا وضعم از شما هم بدتر بود! پس به من حسادت نکنید بلکه تحسنیم کنید که از آنجا به اینجا رسیدهام و البته من را الگوی خودتان قرار دهید تا شما هم بتوانید از جایی که هستید، چندین و چند پله بالاتر بروید.
در هر صورت "فضيلت فقر" نياز به رونمايی دارد. يعنی اگر يك بازيكن مشهور و محبوب قبلا فقير و بدبخت بوده، حتما بايد او را خفت بدهيم و از فقرش در برابر دهها ميليون بينندۀ تلويزيونی بگوييم و او را تشويق كنيم كه خودش هم از مصائب دوران بیپولیاش داد سخن سر دهد.
در ایران شايد برنامۀ "ماهعسل" احسان عليخاني در تقويت چنين گرايشي در برنامههای تلویزیونی موثر بوده باشد؛ وگرنه در دهۀ 60 كمتر گزارشگری كاری به كار سابقۀ فقر و بدبختی بازيكنان فوتبال داشت.
در دهۀ 60 شاهرخ و شاهين بيانی بازيكنان مرفهی بودند ولی مجتبی محرمی و مرتضی كرمانیمقام، بچۀ جنوب شهر بودند و برخاسته از خاكستر فقر؛ اما كسی دائما به ما يادآوری نمیكرد كه مجتبی و مرتضی بچهپولدار نبودهاند.
اينكه مایل و راغب باشیم ديگران دربارۀ سابقه تنگدستیشان حرف بزنند و از شنیدن شرح فقرشان لذت ببریم، آیا اخلاقی است؟ مگر حافظ نگفته است با دل خونين لب خندان بياور همچو جام؟ و مگر از قديم فضيلت در اين نبود كه صورتمان را با سيلی سرخ كنيم؟
اين رويكرد و روحيه، چند سال قبل در برنامۀ "فصل داغ فوتبال" به اوج خودش رسيد؛ زمانی كه جواد خيابانی از عليرضا بيرانوند پرسيد آيا هنوز به فكر فقرا هستی؟ بيرانوند هم بر اساس "منطق موقعيت" تلاش كرد يكی دو قطره اشك بريزد تا بگويد ديروزش را فراموش نكرده و دردكشيده و سينهسوخته است؛ گريهای كه اگر مستحق جايزۀ تمشك طلايی نبود، دست كم چندان باورپذير هم به نظر نمیرسيد!
علیرضا بیرانوند در آغاز جوانی
خلاصه اينكه، فقر فضيلت نيست؛ در گفتوگوهای تلویزیونی و اینترنتی با ستارههای فوتبال و سایر ورزشها، اين قدر بر طبل نداریِ ستارههای ورزش در دوران نوجوانی نكوبيد و از مصائب زندگی شخصیشان در ايام ماضی، پردهبرداری نكنيد.
فقرزدایی از زندگی مردم، راه حلهای علمی روشن دارد. علم اقتصاد و دانش سیاسی، اگر واقعا مبنای کار مملکتداری باشند، فقر در زندگی مردم کاهش مییابد و چه بسا روزی هم از بین برود. برای اینکه حس طغیان فقرا غلیان نکند، لازم نیست صفحات فقیرانۀ کتاب زندگی ستارههای فوتبال را آن هم در گفتوگو با خودشان ورق بزنیم. لازم است اصلاحاتی در سیاست و اقتصاد کشور صورت گیرد.
اگر هم معتقدیم فوتبال دولتی موجب شده که فوتبالیستهای ایران به شکل ناعادلانهای ثروتمند شوند، بهتر است فوتبال را غیردولتی کرد؛ وگرنه مرور ایام فلاکت مالی این ستارهها، موجب نمیشود که مردم عادی وضع مالی فعلی آنها را محصول "عدالت اجتماعی" بدانند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فوتبال ایران را برگردانید به دهۀ 60منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۴۱۷۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش پلیس به صحبتهای جنجالی فوتبالیست سابق بعد از خفت شدن!
پلیس آگاهی تهران بزرگ به موضوع حمله سارقان به امین منوچهری بازیکن سابق باشگاه استقلال ورود کرد.
در روزهای گذشته امین منوچهری بازیکن سابق تیم فوتبال استقلال تهران در گفت و گویی اعلام کرده بود که در ترافیک اتوبان چمران مورد حمله سارقان قرار گرفته که در این کش و قوس گردنبند طلای او به سرقت رفته است.
او گفته بود: در ترافیک اتوبان شهید چمران بودم و یک موتوری به آینه خودروی من خورد و پس از آن شروع به فریاد زدن مرد و با دست به شیشه خودرو میکوبید؛ زمانی که شیشه ماشین را پایین دادم تا ببینم چرا این کار را انجام میدهد یک نفر دیگر از پشت سر آمد و گردنبند من را از گردنم کشید و همین اتفاق باعث شد تا گردنم آسیب جزیی ببیند.
منوچهری در ادامه گفته بود از این صحنه شوکه شده و حتی نتوانستم واکنش نشان دهم؛ این چندمین بار است که در اتوبان چمران این اتفاق تکرار میشود و فکر میکنم آنها یک باند هستند که این کار را انجام میدهند.
او یادآور شد: پیگیری نکردم چون به نظرم به جایی نمیرسد؛ بارها این اتفاق افتاده، نه جلوگیری انجام شده و نه پیگیری اتفاق میافتد.
در این رابطه سردار علی ولیپور گودرزی روز جمعه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا در واکنش به این موضوع گفت: این شهروند همانند دیگر شهروندان باید به پلیس اعتماد کند و موضوع را به ما اطلاع دهد تا ماموران متوجه وقوع جرم شوند و آن را پیگیری کنند.
وی ادامه داد: حتما هر شهروندی اتفاقی برایش رخ میدهد باید به سامانه ۱۱۰ پلیس اطلاع رسانی کند؛ ابتدا مامور در محل حاضر و اظهارات ثبت میشود و پس از ارجاع پرونده به پلیس آگاهی، کار به صورت تخصصی پیگیری میشود.
به گفته سردار ولیپور گودرزی، اگر موضوعی برای شهروندی پیش آمده باید به پلیس اطلاع رسانی کند و مطمئن باشد که پلیس پیگیری میکند؛ ما سعی بر کسب رضایت مردم داریم و موضوعات آنها را تا حصول نتیجه پیگیری میکنیم.
رییس پلیس آگاهی تهران با تاکید بر اینکه اعتماد شهروندان به پلیس مهم است، گفت: در عین حال همه مردم برای ما عزیز و شریف هستند و فرقی بین آنها نمیگذاریم، پلیس پشتیبان هر کسی است که تعرض یا ظلمی به وی شده و با خاطی برخورد میکند.
وی تاکید کرد: ما کار همه مردم را انجام میدهیم و برای پلیس فرقی ندارد فردی که به او ظلم شده، چه شغل و سمتی دارد چرا که رضایتمندی آحاد مردم برای ما مهم است. سردار ولیپور گودرزی این را هم گفت که پس از این اتفاق ابلاغ کرد که با این شهروند تماس گرفته و او را به پلیس دعوت کنند تا کار وی پیگیری شود.